خاطره سازی ممنوع

متن مرتبط با «قسم دروغ به خدا» در سایت خاطره سازی ممنوع نوشته شده است

قسمت

  • هوالمحبوب برای دی ماه امسال، هیچ برنامۀ سفری نداشتم، یعنی اصولا اونقدر گرفتار پروسۀ کاری هستم که به سفر فکر نمی‌کنم. هفتۀ پیش که خانواده راهی مشهد بودن، هرچی اصرار کردن که توام بیا، گفتم نه، من دو ر, ...ادامه مطلب

  • من فقط عاشق اینم، عمری از خدا بگیرم انقدر زنده بمونم، تا به جای تو بمیرم

  • هوالمحبوب از پله ها که پایین خزیدم، نون جان نشسته بود جلوی پنجره، و ریز ریز گریه می کرد، از چشم‌های قرمزش می‌شد همه چیز را فهمید. مامان زودتر رفته بود، من پناه بردم به اتاقم، روی صندلی نشستم و خیره , ...ادامه مطلب

  • برای تو می‌نویسم در این شب دل انگیز بهاری

  • هوالمحبوب هیچ وقت با کسی تعارف نکن، مخصوصا سر مسائل کاری، نهایت چیزی که در این تعارف‌ها عایدت می‌شود، جیب بی‌پول و اعصاب داغان است، برای پول کار کن نه برای وجدانت، در کار معرفت به خرج نده، اجازه نده , ...ادامه مطلب

  • یکی که کوه رو به خاطرم بذاره رو دوشش چیه؟ همونم ندارم

  • هوالمحبوب یکی که برام بخونه: کوه و میذارم رو دوشم رخت هر جنگ و می پوشم موج و از دریا میگیرم شیره ی سنگ و می دوشم میارم ماه و تو خونه میگیرم باد و نشونه همه ی خاک زمین و میشمرم دونه به دونه اگه چشمات ب, ...ادامه مطلب

  • روز شنبه ی برفی تان را چگونه سپری کردید

  • هوالمحبوب دیشب تا ساعت ده منتظر اعلام تعطیلی بودم، نه دوش گرفته‌بودم، نه لباس اتو کرده‌بودم و نه تصحیح ورقه‌ها تموم شده‌بود، اما نامردا تعطیل‌مون نکردن و گفتن که مدارس با یک ساعت تاخیر شروع می‌شه. هم, ...ادامه مطلب

  • تئوری انتخاب به زبان ساده

  • هوالمحبوب بخش هایی از کتاب تئوری و انتخاب و نوشته ی ویلیام گلاسر:      در تئوری انتخاب چیزی که بیشتر از همه توجهم رو جلب کرد و بهم فهموند که چقدر این اشتباه رو در روابط خودم داشتم کنترل بیرونی بود. کنت, ...ادامه مطلب

  • نسرین انبار باروتی بود که مدرسه را به آتش کشید

  • هوالمحبوب امروز با اولیای بچه ها جلسه داشتیم. موضوع جلسه برنامه ریزی و هماهنگی برای آزمون های نیم سال اول بود.چند وقتی بود که جسته و گریخته از زبان مدیر آموزشی مون، می‌شنیدم که بعضی از اولیا نسبت به, ...ادامه مطلب

  • گاهی همین چند خط می تونه رمق تازه ای بهت بده برای دوباره جنگیدن

  • هوالمحبوب گاهی و با تمام وجود خسته می شوم از دویدن و نرسیدن، از تلاش کردن و نتیجه نگرفتن، از بی محبتی دیدن و خرج هیچ و پوچ شدن، گاهی دلم خالی می شود، خالی از عشق، خالی از شور زندگی، خالی از انگیزه. ا, ...ادامه مطلب

  • روز شنبه ی خود را چگونه خواهید گذراند؟

  • هوالمحبوب صبح با چشم هایی پف کرده، در حالی که لحاف را گاز میزنم، با صدای داد سوم مامان، از خواب می پرم، ساعت شش و نیم است، وضو می گیرم و نماز میخوانم، درگیری بزرگم مثل همیشه صبحانه است، سر نماز تصمیم, ...ادامه مطلب

  • به تو که نیستی

  • هوالمحبوب وقتی صبح با راننده ی اسنپ دعوا می کنم، وقتی وسط اتوبان می گویم نگه دارد تا پیاده شوم، وقتی زیر گذر را رد می کند و نگه نمی دارد، وقتی از دادهایم نمی ترسد، وقتی از تهدیدهایم نمی ترسد، تو ب, ...ادامه مطلب

  • یک روز گوشی لامصب را بردار و به من زنگ بزن

  • هوالمحبوب دلم یک لحظه ی عاشقانه می خواهد، از آن لحظه های معرکه ای که وقتی به من می گویی «دوستت دارم»، ناخودآگاه بزنم زیر گریه. از آن عشق هایی که با دیوانه بازی شروع شود، از آن نگاه هایی که تا عمق , ...ادامه مطلب

  • ما را به سخت جانی خود این گمان نبود

  • هوالمحبوب بین خواب و بیداری بودم، یهو چشمم خورد به لوستر که داره تاب میخوره برای خودش. دویدم پایین با چادری که داشت روی زمین کشیده می شد. مریم هول برش داشته بود، داشت بابک رو صدا می زد که بچه ها رو ببره. نمیدونستم چی شد. از جیغ و دادشون فهمیدم زلزله است. برگشتم که عینکم رو بردارم مامان کلی آیت الکرسی خوند. این بارم بخیر گذشت. این چندمین شبه خدا می دونه. فکر میکنم این بار کمتر از همیشه ترسیدم. نمیدونم پوست کلفت تر شدم یا ایمانم بیشتر شده. ناراحتم برای مردم حلبچه. گریه ام گرفت وقتی بابک اشتباهی مرکز زلزله رو کرمانشاه عنوان کرد. دلم رفت برای گلاره و فریبا. برای محسن احمدوندی برای همه ی دوستایی که تو این شهر عزیز دارم. شب که زنگ زدم گلاره حالش خوب بود. خدا رو شکر. نمیدونم چه حالی ان مردم زلزله , ...ادامه مطلب

  • به هر حال مرسی

  • هوالمحبوب به هر حال هر کسی یه سری ویژگی ها داره که بقیه شاید خوششون نیاد. به هر حال هر کسی برای خودش یه سری کارها داره که باعث میشه سرش شلوغ باشه و نتونه حال تو رو بپرسه. به هر حال منم یاد میگیرم با بقیه ای که سرشون شلوغه چطوری رفتار کنم هنوز از خودم نا امید نشدم. به هر حال یه وقتی نوبت منم می رسه که سرم خیلی شلوغ باشه! خدا رو شکر می کنم که اونقد بهم فرصت داد که خوش رقصی خیلی ها رو ببینم و در نه, ...ادامه مطلب

  • مردم شهر به گوشید؟!!

  • هوالمحبوب بعد مدت ها دوری و بی خبری، بعد مدت ها پست های گذری گذاشتن، اونم از کتابخونه، بالاخره اومدم توی خونه ی قشنگ و امن خودم. توی اتاق خودم و با سیستم به روز شده ی خودم دارم؛ باهاتون حرف میزنم. بعد یه دل تکانی عجیب و اساسی، با یه دل پر از حرف، از مشهد، از مدرسه، از کتابهای خونده شده و از تمام اتفاق های قشنگی که دور و برم افتاده دوباره اومدم بگم سلاممممممم. و این سلام نه تنها یه شروع دوباره است,مردم,گوشید؟ ...ادامه مطلب

  • حالم بی اندازه خوبه باور می کنی؟

  • هوالمحبوب این چند روز خیلی دارم کار می کنم، البته فرصت برای خیلی از کارهایی که دلم می خواد پیدا نمی کنم. امیدوارم روزی برسه که وقتم مال خودم باشه و تمام اون برنامه هایی که تو ذهنمه پیاده کنم. مشغول کار روی سایت هستم و اصلا فرصت سر خاروندنم ندارم. سایت قراره امشب آپدیت بشه و کلی تغییرات خوشگل بکنه., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها